پيشگامان و نامداران دانش شناخت گياهان دارويي در شرق
آغاز كاربرد وسيع گياهان دارويي و رونق و گسترش آن در كشورهاي شرقي بهخصوص در دوره اسلامي به زماني كه شرق به كارها، نوشتهها و ترجمههاي آثار بقراط، جالينوس و كتابهاي ديوسكوريد و پلين كهن و ديگران دسترسي يافت، مربوط ميشود. زيرا كارها و آثار اين دانشمندان يوناني مستقيماً از طريق سوريه به شرق رسيد و در اوايل قرن سوم ميلادي در بيتالحكمه به عربي ترجمه شد. بيتالحكمه در سال 332 هجري مطابق با 847 ميلادي، بهوسيله مأمون خليفه عباسي در بغداد تأسيس شده بود و بهوسيله جانشينان وي بهخصوص متوكل مورد حمايت و توجه بيشتر قرار گرفت. منابع ترجمه شده بيتالحكمه توسط پزشكان اين دوره و پزشكان ادوار بعدي، بهصورت عملي مورد استفاده قرار گرفت و بسياري از اسامي يوناني گياهان دارويي، معروف شد.
برخي اطلاعات مكتوب و ترجمه اين آثار، يكي از منابع اصلي و مهم مورد استفاده و استنباط پزشكان و داروسازان ايران، عرب، يهود، مسيحي و غيره را تشكيل داده است. كتاب گياهان يا الحشايش يكي از مهمترين ترجمههاي اين منابع است كه در واقع همان ترجمه ماتريامديكا ديوسكوريد است و از آن و حتي تا همين اواخر به عنوان طب سنتي هميشه مورد استفاده قرار ميگرفت و هنوز هم از آن استفاده ميگردد. ترجمه ماتريا مديكا در واقع توسط استفان بن بسيل با كمك استادش حسين ابن اسحاق كه پزشك و مترجم بود، صورت گرفت. در كتاب الحشايش شرح حدود گياه كه عمدتاً مربوط به نواحي مديترانه هستند، ذكر شده و اسامي آنها به زبانهاي ديگر نيز آمده است. يكي از ويژگيهاي اين كتاب، ذكر اختصاصات ريختشناسي گياهان دارويي است و خواص پزشكي آنها نيز ذكر شده است.
از ديگر دانشمندان مهم عرصه گياهشناختي گياهان دارويي، ميبايد از يوحنا بن ماسويه، پزشك و گياهشناس ايراني و يكي از آخرين استادان و پزشكان نامي دانشگاه جندي شاپور بهوسيله خسرو انوشيروان بنا شده بود، در سال 243 هجري برابر با 875 ميلادي نام برد. كارهاي علمي و كتاب معرفي نامه داروهاي گياهي اين دانشمند و ديگر پزشكان هم عصر او مانند عيسي بن ماسه در سال 257 هجري مطابق با 888 ميلادي و همچنين ابوزيد ارجاني و برخي ديگر از بين رفته و نابود شدند. از اهميت كارها ارزشمند اين دانشمندان همين بس، كه پزشكان و دانشمندان بعد از آنها در آثار خود اشاراتي بر كارهاي ارزنده آنها را دارند و برخي از تأليفات خود از كارها و آثار اين دانشمندان با اهميت خاصي نام مي بردند، از جمله اين دانشمندان ابن بيطار است كه در كتاب خود معروف به الجامع لمفردات الادويه و التغذيه از كارهاي يوحنا كه يكي از قديميترين كارهاي ارزنده در ايران است كه در آن بيش از 29 رقم از گياهان و مشتقات آنها و برخي گياهان معطر كه ارقامي جديدي در آن زمان بودهاند و در آثار يونانيها و پزشكان اسلامي ديده نميشود، نام برد. يكي از دانشمندان نامي ايران، محمد بن زكرياي رازي است. اين دانشمند بزرگ ايراني (سالهاي 250 تا 313 هجري قمري مطابق با 19251864 تا ميلادي) نه تنها در كارهاي مربوط به گياهان دارويي مطالعات عميق داشته است، بلكه نخستين دانشمندي است كه تمام كارهاي فارماكولوژي و همه واژههايي كه تا آن زمان چه از دانشمندان غرب و چه انديشمندان شرقي باقي مانده بود را مورد مطالعه و بحث قرار داد و دايرهالمعارفي در درمان شناسي به نام كتاب الحاوي في طب و كتاب خلاصه پزشكي، به نام المنصوري و كتاب ديگري به نام منافع لاغذيه ي و دفع مضارها را نوشت. اين كتابها و بقيه آثار او، مخزن و مرجع مهم اطلاعات گياه شناختي براي نسلهاي متمادي در شرق و غرب بوده است. آثار اين دانشمند به زبانهاي ديگر، بهويژه به زبان لاتيني نيز ترجمه شده و در كتابخانههاي دانشگاههاي غرب و حتي كتابخانههاي كليساهاي معروف جهان باقي مانده است. محمد بن زكريايي رازي حدود 630 گياه را كه مصرف پزشكي و دارويي دارند در بيست و يكم كتاب خود با نام الحاوي في طب ذكر ميكند. علي بن عباس مجوسي ارجاني از ديگر دانشمندان عالي قدر ايراني است، كه پزشك مخصوص عضدالدوله بود. او در كتاب كامل الصناعات الطبيه خود را شاگرد موسي بن يوسف بن سيار مجوسي معرفي ميكند. جالبترين بحث اين كتاب آن است كه ارجاني در آن، از پزشكان يوناني و مقلد اسلامي آنها انتقاد كرده و بهنظر او، بسياري از نظرهاي فارماكولوژي و بهويژه نام گياهاني كه آنها در كشورهاي شرقي نامبردهاند قابل تشخيص و شناسايي نيست. او شيوههاي مداوا را كه خود، به كار ميبرده است را در اين كتاب شرح داده و از داروهايي نام ميبرد كه قبلاً مكرر بهوسيله پزشكان پارسي و عراقي تجربه شده و به كار رفته است. ارجاني در اين كتاب، بسياري از داروهاي ذكر شده به وسيله پزشكان يونان قديم را مردود ميشناسد. او ميگويد پزشكان فارسي و عراقي، آنها را مصرف نميكنند. در كتاب و آثار مجوسي، حدود 333 گياه و مشتقات گياهي ديده ميشود كه شرح مختصر آنها تقريباً همان شيوه شرح جالينوسي است. از ارزندهترين آثار مجوسي، نوعي ردهبندي گياهان دارويي در كارهاي او است كه كارشناسايي اين گياهان را عملي و آسان ميسازد. او در واقع، اولين بنيانگذار ردهبندي نوعكيميو تاكزونومي است. و بر اين اساس انواعمختلف گياهان دارويي را در 13 گروه يا طبقه تقسيمبندي كرد.
ابن سينا، دانشمند و پزشك نامدار ايراني در سال هاي 428-370 هجري مطابق با 1037-980 ميلادي كه در غرب او را به نام آويسينيا ميشناسد و پس از انقراض تمدن يونان او را بزرگترين دانشمند جهان و به اشتباه، عرب دانستهاند (چون كتاب هاي او به عربي نوشته شده است). در جلد دوم كتاب قانون في الطب بيش از 800 نمونه گياه طبي و غذايي را نام ميبرد كه از آن ميان 541 گياه و مشتقات آنها داراي توصيف كاربردي و صفات ريخت شناختي هستند. او اختلاف شكل و صفات گياهان مشابه با نزديك به هم را (براي اجتناب اشتباه آنها از يكديگر) با توجه خاصي در كتاب قانون توضيح ميدهد و در مورد چگونگي استفاده از مشتقات گياهان دارويي و كاربرد آنها، با ترتيبي خاص، معين و نظام يافته به شرح و تفصيل آنها ميپردازد.